عجب درد تاریکیست درد خواستن
نویسنده: سارا(86/7/6 :: 3:32 عصر)
اگر خداوند مردم را به خاطر اعمالی که انجام می دهند مجازات کند جنبندهای بر پشت زمین باقی نمیماند.«آیه45 سوره فاطر»
همه میترسند اما من نترسیدم، چشمان زودباورم گمان میکردند میشود خیلی زود به آدمیان بفهمانند که میشود سرنوشت را مطلبق میل عوض کرد. نمیدانم! شاید این تنها یک خیال تند و ساده لوحانه بود، شاید من رسیدن به آرزوهایم را خواب دیدهام! نمیدانم حق با کیست ولی دیگر جرئت ندارم با سرنوشت گلاویز شوم، هنوز هم باور نمیکنم که اینطور در تراکم تاریکی دست وپا میزنم ، واقعا من از زندگی چه فهمیدم ؟! جز فنا شدن خواسته های پاک و سادهام ؟! جز نقنق بیحاصل دل خستهام؟! جز این حس وحشت آور شکست که مدام در تعقیب من است؟!
واقعا سهم من از این زندهبودن چیست؟؟؟؟؟؟
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
کل بازدید:3442
بازدید امروز:0
بازدید دیروز:3
اوقات شرعی
درباره خودم
لوگوی خودم
اشتراک
آرشیو